موفقیت توفیق بندگی خداست طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آرشیو وبلاگ نویسندگان از خیابانی رد میشدم، دیدم یک خانم و آقای جوان، همسن و سال خودم با ظاهری به شدت مذهبی، ایستادهاند و کنار آنها پلیس ایستاده است. کمی دقت کردم، دیدم پلیس انگار با یک مجرم برخورد میکند. خیلی صحنه زنندهای بود که پلیس به آدمی با این چنین ظاهری اینطور برخورد کند. نزدیکتر رفتم دیدم پلیس از خانم میپرسد: "چندوقت است عقد کردهاید؟" و پسر را آن طرفتر نگه داشتهاند که مثلا جدا جدا از آنها سوال کنند و ببینند واقعا نامزد هستند یا نه. به سمت آقاپسر رفتم، پرسیدم:"چی شده؟". گفت:"توی پارک نشسته بودیم، آمدند ما را بلند کردند و پرسیدند نسبتتان با هم چیست؟، الان هم به صورت خیلی بدی به صورت زن من زل زده و دارد از او بازجویی میکند." همزمانی که با چشمانش به صورت دخترخانم زل زده بود، به او گفت:"دم خروس را باور کنم، یا قسم حضرت عباس را، یا دروغ گفتن هایتان را یا حجابت را ! " بعد مأمور دیگری از آن طرف اشاره داد که ولشان کن بروند. با منت زیاد و کلی تیکه و متلک از آنها جدا شدند. تا جدا شدند یک دفعه دختر خانم زد زیر گریه. از آقاپسر پرسیدم:"چی شده؟" دختر خانم گفت:"سوالهایی از من میپرسید که همه غرور و عفت و حیایم را لگدمال کرد." ... وقتی خداحافظی کردم، 20 متر جلوتر، یک خانم با یک آقا نشسته بودند، دست خانم حلقه زده دور گردن آقا، روسری هم روی سرش نبود. هیچکس هم به او نگفت بالای چشمت ابروست. و من گریه آن خانم در ذهنم تداعی شد. نمیدانم این آقای مأمور نیروی انتظامی، چگونه میتواند این حق الناسی را که برگردنش است، صاف کند.
پ.ن: 1. قصد تخریب تضعیف نیروی انتظامی را ندارم! و میدانم کلیت نیروی محترم انتظامی خوب است و اینها اشتباهات فردی اشخاص است! 2. جناب رییس قوه قضاییه (دامت برکاته) تشریف آوردند دانشگاه شریف در جمع دانشجویان، من و بعضی از دوستان نیز از صبح در اردوی اتحادیه انجمن مستقل حضور داشتیم. در یک گوشهای موتورم پارک بود. یک پدر آمرزیدهای آمد و قفل موتورم را شکست ! به بهانه اینکه امنیت جناب رییس قوه به خطر نیفتد !!!
مهند حامد موضوع مطلب : موضوعات پیوندها امکانات جانبی بازدید امروز: 11 بازدید دیروز: 4 کل بازدیدها: 17717 موفقیت توفیق بندگی خداست |
||